شبیه خوانی

نویسنده
گروه

$15.00

توی نقاشی شاگال سوار یک خروس ِخوشگل شدم
نوکش را بوسیدم عاشقانه و رکاب زدم
توی راه سرش گرم ِ کفش‌های زنانه
قوقولی قوقو با لحن آصف برخیا
خواندن ِعجایب النسا
قلاده را در آوردم
حساس بود روی طعم کنجد و نبات
تفاوت سعد و نحس  قورباغه‌ها
با دیس پلو بحث فلسفی می‌کرد
(تمام زن‌ها یک مار درازند در مضرب چهار
دلیله محتاله‌اند.
ماسه‌های گرمند و به به
شاخه شاخه ؛ درخت بادامند.)

توی بال چپش سوزن زدم
هی، تندتر
تاجش را چرخاندم روشن نشد
پر و پتش را کندم بی فایده
خروس سر به هوا؛ خون خورده و ملنگ
چشمش به دکه‌های خنزر پنزری
شدم نقش هردو
سوار و مَرکب      استکان و نعلبکی      نارنج و ترنج
دورم تمام و نوبت نبود
فرز؛ پیچ اولین بهار باید پیاده می‌شدم.

Scroll to Top